کورالین

من یک نبودن بودم...

کورالین

من یک نبودن بودم...

But I’m a creep
I’m a weirdo
What the hell am I doing here
I don’t belong here

بایگانی
آخرین مطالب

۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

پاک نمی شوند. برای چهل و هفتمین بار متوالی می سابم و پاک نمی شوند. رد دست هایت از رویِ وسایل این خانه، از رویِ تنم و از رویِ موهایم پاک نمی شوند. پژواک صدای عجیب و آهنگینت از تویِ سمفونی خاطره هایمان حذف نمی شوند...
چهل و هفتمین قطره اشک به سبکی یک غبار در هوا چرخی می زند و داخل سینک، رویِ قطرات خونِ سیاه سرفه هایم می چکد؛ حتی خون ها هم خیال پاک شدن از روی سینک را ندارند.
تمام این ماجرا موج عظیمی از ناعدالتی بود. هر بار که به سمتم می آمد و بر ساحل افکارم می کوبید، در آن غوطه ور می شدم و با خود فکر می کردم که حتی این احساس خفگی هم از درون گلویم پاک نمی شود.
هی می سابم و می سابم و بوی عطر آشنایت از رویِ هیچ کدام یک از کوچه های این حوالی پاک نمی شوند...اصلا دیگر تمام رهگذران بوی تو را گرفته اند!
سرم را از پنجره بیرون می آورم. باد سردی از میان شاخه ها می گذرد و مثل سیلی به صورتم ضربه می زند. برای چهل و هفتمین بار فریادی از اعماق وجودم می کشم تا شاید جایی، کسی برایت خبر ببرد که من اینجا چگونه بی تو چنگ بر آسمان می زنم بی محابا...
چهل و هفتمین سیگار را گوشه لب هایم می گذارم و دودش را در ریه هایم فرو می برم و سعی میکنم با بازدم بعدی خیالت را از ذهنم پاک کنم. عاقبت تمامی پاکت های سیگار دنیا را هم دود می کنم تا شاید بفهمم چرا از وقتی نیستی هیچ چیز، هیچ وقت پاک نشد...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۷ ، ۱۶:۰۰
کورالین ...